بیورزونانس در حوزه های بالینی

فهرست مطالب

علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن

بیورزونانس در حوزه های بالینی -بیورزونانس- بیورزونانس در حوزه های بالینی,علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن,تاریخچه طب بیورزونانس,شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

از دیدگاه علمی، ثابت شده است که کلیه سلولهای بدن در شبکه ای از تولید و همچنین دریافت سیگنالهای الکترومغناطیسی شرکت می کنند (1). زمانی که هماهنگی و انسجام این شبکه الکترومغناطیسی دچار اختلال می شود (که می تواند در پی ورود انواع میکروارگانیزمها رخ دهد)، به اصطلاح، اختلال پاتوفیزیولوژیک یا بیماری بروز می کند (2). این اختلالات پاتوفیزیولوژیک به هر دلیلی (اگزوژن یا اندوژن) می تواند رخ دهد که متداولترین این فاکتورهای موثر شامل انواع میکروارگانیزمهای بیماری زا (باکتریها، ویروسها، انگلها و قارچها)، بیماریهای هورمونال و همچنین انواع آلرژنها از قبیل آلودگی های محیطی و آب و هوائی، انواع آلرژنهای غذائی و داروئی، انواع سموم، فلزات سنگین، رادیاسیون و حتی محرکهای سایکولوژیک از قبیل استرس زاها باشند (3).

در تاریخچه طب، قرن بیستم را قرن ورود به عرصه تازه های علم پزشکی، پیشرفتها در حوزه های گوناگون تشخیصی و درمانی، یافتن روابط بیوشیمیائی در بدن و در نهایت افزایش امید به زندگی و طول عمر می دانند. در همین راستا، طب مکمل و آلترناتیو نیز توسعه ای روز افزونی پیدا کرد. در واقع، با پیشرفت طب مکمل و آلترناتیو یا اصطلاحا CAM، بهبود هرچه بیشتر علائم بیماری، بهبود روشهای تسکینی و مراقبتی و به ویژه طب پیشگیری توسعه قابل توجهی یافت (4).

در این راستا، علم بیورزونانس به عنوان یک شاخه علمی کل نگر به جهان طب پا گذاشت و به مرور زمان به عنوان شاخه ای از علم طی فرد نگر یا personalized medicine قد علم نمود. در واقع، در بهره گیری از علم بیورزونانس، در نظر گرفتن شرایط فیزیوپاتولوژیکی و منتال هر فرد باید به شکل اختصاصی برای او در نظر گرفته شود (5). می توان گفت که بیورزونانس “disk Phaistos” مدرن است، زیرا جامعه علمی نه توانسته است علت شناسی آن را روشن کند و نه مکانیسم های بیماری زدائی آن را کاملاً روشن کند. آنچه مهم اسن این است که بدانیم در سال‌های اخیر، زندگی روزمره ما تغییرات بنیادینی را تجربه کرده است، حتی استرس‌زاتر و دشوارتر شده است و همانطور که همه چیز در اطراف ما تغییر کرده است، باید نحوه برخورد ما با بدن انسان نیز تغییر یابد.

بنابراین، آنچه ما از پزشکی در قرن بیست و یکم انتظار داریم این است که تعصبات را از بین ببرد و راه را برای پذیرش برخی رویکردهای جدید در طرز تفکرمان هموار کند (7و6). بر اساس مطالعات اخیر، بیماری های مزمن پیامدهای مالی و اجتماعی قابل توجهی بر اقتصاد جهانی دارد. علیرغم افزایش تلاش های علمی برای تعیین علت و مکانیسم بیماری های مزمن در رابطه با درمان آنها، تعداد این بیماری ها به طور مداوم در حال گسترش است. یکی از مفاهیمی که علت شناسی و مکانیسم های بیماری های مزمن را توصیف می کند، مبتنی بر “تغییرات اپی ژنتیک” است (8).

تغییرات اپی ژنتیکی تغییرات دائمی در بیان ژن هستند که به دلیل تغییرات ساختار کروماتین ایجاد می شوند و شامل تغییرات توالی DNA نمی شوند. خوشه کروماتین هسته ای دارای ظرفیت نوسان الکتریکی در هسته یوکاریوتی است. فرکانس طبیعی یک ناحیه کروماتین نوسانی توسط خواص فیزیکی کمپلکس‌های DNA-پروتئین در آن ناحیه تعیین می‌شود که می‌تواند توسط حالت اپی ژنتیکی آن و عوامل پروتئین مرتبط تغییر کند (9).

تشخیص چنین تغییراتی با استفاده از روش بیورزونانس امکان پذیر است و بنابراین می توان از آنها برای تشخیص زودهنگام بیماری های مزمن استفاده کرد. بیورزونانس بر اساس تجزیه و تحلیل طیفی میدان های مغناطیسی موجودات زنده کار می کند، بنابراین به درمانگر اجازه می دهد بین فرکانس های طبیعی و غیر طبیعی ساطع شده از بدن تمایز قائل شود. امواج الکترومغناطیسی به عنوان عوامل اپی ژنتیکی می توانند بر تغییرات دینامیکی کروماتین تأثیر بگذارند که منجر به فعال شدن یا سرکوب فرآیندهای بیوشیمیایی بدن می شود و نقش مهمی در توسعه یا درمان بیماری های مزمن ایفا می کند (10).

تاریخچه طب بیورزونانس

بیورزونانس در حوزه های بالینی -بیورزونانس- بیورزونانس در حوزه های بالینی,علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن,تاریخچه طب بیورزونانس,شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

اصل دستگاه‌های تشخیصی الکتروترانسدرمال توسط دکتر راینهارد وول کشف شد، او استدلال کرد که مقاومت الکتریکی بدن انسان همگن نیست و نصف النهارهایی وجود دارد که به صورت میدان‌های الکتریکی ظاهر می‌شوند. تعداد کل 1000 نقطه در بدن انسان وجود دارد که مربوط به 12 نصف النهار کلاسیک طب چینی است. دکتر وول وسیله ای را پیشنهاد کرد که می تواند مقاومت پوست را در هر نقطه طب سوزنی در ترکیب با مقاومت پوست گالوانیکی اندازه گیری کند (11).

در سال 1922، بیوفیزیکدان روسی Α.G. گورویچ تابش میتوژنتیک را کشف کرد. او مشاهده کرد که ریشه پیاز در مرحله رشد خود می تواند تقسیم سلولی ریشه دیگر را افزایش دهد، حتی زمانی که این دو ریشه توسط شیشه از هم جدا شوند (12). این مشاهده سرآغاز نظریه روش بیورزونانس از طریق توسعه تئوری انتقال اطلاعات بیولوژیکی بود (13). دکتر آلمانی فرانتس مورل به عنوان “پدر” درمان بیورزونانس در نظر گرفته می شود.

در سال 1977، او با داشتن تجربه طولانی در طب سوزنی الکتریکی، چنین گمان کرد که اگر بتواند از ارتعاشات الکترومغناطیسی بدن خود بیمار استفاده کند، درمان‌های او می‌تواند دقیق‌تر باشد. بنابراین، اولین دستگاه الکترونیکی که می‌توانست فرکانس‌های الکترومغناطیسی را از/به بدن با استفاده از الکترودها دریافت و برگرداند، ساخته شد (14). مورل مدل درمانی را با استفاده از سیگنال های بدن خود بیمار معرفی کرد که در ابتدا درمان MORA نام داشت. نام آن با حروف اول مخترعان Morell و RAsche که یک مهندس الکترونیک بود و اولین دستگاه درمان را طراحی کرد، داده شد.

استفاده از دستگاه BICOM در سال 1987 آغاز شد و در مقایسه با دستگاه اولیه مزایای بسیاری را ارائه داد. در این سیستم، بدن سیگنال مختل شده را از طریق ورودی اطلاعات از ناحیه شکم (و همچنین هر قسمت از بدن) از بیمار دریافت می کرد. این سیگنال توسط دستگاه Bicom پردازش و تقویت می شد. سپس، سیگنال درمانی معکوس از طریق طناب نخاعی به بیمار باز گردانده میشد. دستگاه های بیورزونانسی Bicom امکان انتخاب بخش های خاصی از طیف فرکانس کل را برای درمان فراهم می کرد (15).

این سیتم امروزه به طور وسیع مورد استفاده قرار گرفته و نسلهای جدید این دستگاه نیز به مرور زمان به بازار عرضه می شوند. در این ابزار، محدوده فرکانس اسکن دستگاه از 1 هرتز تا 800 کیلوهرتز بوده و ابزار مربوطه دارای گواهینامه CE است. جالب اینکه در حیطه درمان، برای درمان انواع آلرژی، ارتعاشات الکترومغناطیسی اصلاح شده (معکوس) آلرژن ها به بدن فرستاده می شود که در ظرفی متصل به دستگاه بیورزونانس قرار می گیرد.

در شکل درون‌زای (اندوژن) بیورزونانس، نوسانات با استفاده از الکترود در قسمت‌های مختلف بدن جمع‌آوری می‌شوند و پس از یک وارونگی الکترونیکی، برای اهداف درمانی به بدن منتقل می‌شوند. در شکل برون زا، نوسانات مواد فعال زیستی به دنبال وارونگی الکترونیکی (به عنوان مثال یک آلرژن) یا تقویت (مثلاً نوزودها) برای اهداف درمانی به بدن انسان منتقل می شود (16).

شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

بیورزونانس در حوزه های بالینی -بیورزونانس- بیورزونانس در حوزه های بالینی,علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن,تاریخچه طب بیورزونانس,شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

در سال 1990، دکتر شوماخر، متخصص اطفال، یک مطالعه تحقیقاتی را در مرکز درمانی خود انجام داد که جامعه هدف آن شامل 204 کودک مبتلا به آلرژی های مختلف بود. بیماران در ابتدا یک پرسشنامه را تکمیل کردند و سپس پنج تا نه ماه پس از درمان بیورزونانس، اکثریت (83٪) گزارش کردند که دیگر هیچ علامت آلرژیکی ندارند. علائم در 11 درصد از پاسخ دهندگان بهبود یافت و تنها 5/4 درصد از آنها تفاوتی در علائم بیماری گزارش نکردند (17). در همان دوره دکتر شوماخر مطالعه دیگری را روی بیماران مبتلا به تب بالا (رینیت آلرژیک بهاری) منتشر کرد. در بهار بعد از درمان، 4/43 درصد از بیماران دیگر علائمی نداشتند، در حالی که بهبودی در 4/50 درصد بیماران مشهود بود که نشان می‌دهد اثربخشی بیش از 90 درصد بود (18).

در سال 1993 دکتر Hennecke یک مطالعه تحقیقاتی در مرکز پزشکی خود انجام داد. او یک روش درمانی جدید برای آلرژی با استفاده از مریدین های دستگاه های بیورزونانسی Bicom ایجاد کرده بود. چند ماه پس از استفاده از روش جدید، او برای 248 بیمار خود که تحت درمان بودند، پرسشنامه ارسال کرد. این گروه شامل بزرگسالان و کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک، اگزما، آلرژی به گرده، و همچنین شرایط آلرژیک چشمی، تنفسی و روده ای بود. از بین 200 موردی که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، 4/50 درصد گزارش کردند که هیچ علامتی نداشتند و 1/34 درصد بهبودی کامل را نشان دادند (19).

در سال 2002، مطالعه ای توسط مؤسسه بیوفیزیک نظری و تجربی روسیه با بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد که نتایج را قبل و در طول درمان بیورزونانس تجزیه و تحلیل کرد. وضعیت لنفوسیت های بیماران تحت درمان دارویی، فعال شدن آنزیم های آنتی اکسیدانی کلیدی و کاهش محتوای گروه های تیول را نشان داد. در بیماران تحت درمان بیورزونانس، محتوای گروه های تیول افزایش یافته بود و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز کاملا طبیعی شده بود. نتیجه مطالعه این بود که درمان بیورزونانس مکانیسم های محافظتی را در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید فعال می کند (20).

در سال‌های اخیر، مطالعات مشابهی در اروپا و چین انجام شده است بر روی کودکان و بزرگسالان که کاربرد بیورزونانس را در درمان آلرژی‌ها (درماتیت آتوپیک، رینیت، آسم و غیره) با نتایج بسیار امیدوارکننده ارزیابی می‌کنند (21).

مطالعه اولیه روی 79 بیمار با علائم پوستی در مارس 2005 منتشر شد. این مطالعه همچنین نشان داد که درمان موثر بوده، به طوری که 75 درصد بیماران بهبودی کامل و 22 درصد بهبود علائم خود را نشان دادند (22). مطالعه دیگری بر روی 181 کودک مبتلا به آسم برونش یا رینیت آلرژیک به شکل کارآزمائی بالینی انجام شده بود (23). بیماران به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول شامل کودکانی بود که برای اولین بار تشخیص داده شده بودند، گروه دوم کودکانی بودند که درمان دارویی قبلی برای آنها موفقیت آمیز نبود و سومین گروه کنترل شامل کودکانی بود که برای اولین بار تشخیص داده شدند که فقط دارو دریافت کرده اند.

مطالعه دیگری که در سال 2011 منتشر شد شامل 935 بیمار مبتلا به آلرژی بود که با استفاده از درمان بیورزونانس در دوره بین سال‌های 1998 و 2008 تحت درمان قرار گرفتند. سه گروه از نشانه ها مشخص شد: بیماران مبتلا به آلرژی، علائم درد و عفونت. ارزیابی کلی اثربخشی درمان به عنوان بهبود رضایت بخش یا غیر رضایت بخش تعیین شد. نتایج برای 3/83 درصد از کل بیماران تحت درمان به عنوان بسیار رضایت بخش طبقه بندی شد. به طور خاص، در بین بیماران مبتلا به علائم آلرژیک، 2/88٪ از آنها اثربخشی را نشان دادند، در بیماران با علائم درد اثربخشی به 9/85٪ رسید، در حالی که اثربخشی متناظر برای عفونت ها به 1/96٪ رسید (24).

در سال 2002 نتایج تشخیص با استفاده از EAV با تست پوستی پریک در 31 بیمار مبتلا به چهار آلرژی (میت، علف، گرده زیتون و گزنه) مقایسه شد. درصد پاسخ بخ درمان به 95 درصد رسیده بود. در طی ارزیابی انجام شده به عنوان بخشی از این مطالعه، مشاهده شد که “به عنوان یک روش عینی، دستگاه Bicom به ویژه برای انجام آزمایش‌های آلرژی بسیار مناسب است” (25).

در مطالعه ای جامع در مونیخ آلمان، درمان علامتی مجموعه ای از بیماریها با استفاده از بیورزونانس مدنظر قرار گرفت. علائم در نظرسنجی به مشکلات مختلف سلامتی مانند مشکلات بینی، تنفسی، گوارشی و ارتوپدی اشاره داشت. بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسید که شرایط سلامتی که با بیورزونانس درمان می شوند تا حد زیادی بیماری های مرتبط با آلرژی بوده اند. این واقعیت نشان دهنده اثربخشی بیورزونانس در درمان آلرژی و پذیرش آن توسط بیمارانی بود که از درمان این روش استفاده می کردند. نتایج نشان می‌دهد که زنان در انتخاب درمان‌های جایگزین مثبت‌تر هستند و همچنین شایان ذکر است که درصد زیادی از مردان پس از توصیه همسر یا همسرشان نگرش مثبتی نسبت به درمان بیورزونانس داشتند.

در یک نظرسنجی که در سال 2013 انجام شد، زنان بیشتر از مردان از CAM استفاده می کردند (0/67٪ در مقابل 9/50٪ برای مردان) (28). بیماران 2 تا 76 ساله با طیف وسیعی از مقیاس سنی در این مطالعه وارد شدند. گروه سنی با بیشترین تعداد بیماران شامل افراد 31 تا 45 ساله بود. در تحقیقی که در دانمارک انجام شد، افراد مبتلا به ام اس که از درمان‌های CAM استفاده می‌کردند، از جنس مونث 18 تا 40 سال بودند (29).

این نشان می‌دهد که در این گروه‌های سنی بیماران به دنبال یافتن روش‌های جدید و راه‌های جدید، جدای از طب سنتی برای درمان مشکلات سلامتی خود هستند. تا جایی که به سطح تحصیلات شرکت کنندگان مربوط می شود، مشهود است که اکثر شرکت کنندگان دارای سطح تحصیلات متوسطه و دانشگاهی (23/48 درصد) بودند. بیمارانی که تحصیلات تکمیلی و فوق لیسانس داشتند نیز بیشتر از بیماران دارای تحصیلات ابتدایی (9/63% در مقابل 5/53%) از CAM استفاده می کردند(30). بدیهی است که بیمارانی که روش‌های درمانی جایگزین و بیورزونانس را انتخاب می‌کنند، معمولاً افراد جوان و تحصیلکرده‌ای هستند که به دنبال درمان جایگزین برای علائم خود هستند.

علاوه بر این، در سال 2002، حدود 62 درصد از بزرگسالان ایالات متحده از نوعی از طب مکمل و جایگزین (CAM) استفاده کردند (31). این همچنین افزایش قابل توجهی را در ترجیح استفاده از CAM برای درمان علائم بیمار نشان می دهد. تعداد قابل توجهی از بیماران بیورزونانس را به عنوان اولین انتخاب خود برای درمان علائم خود انتخاب می کنند که نشان دهنده آگاهی در حال ظهور برای بیورزونانس است.

بنابرین، آنچه در کل می توان گفت این است که در درمان با بیورزونانس، با توجه به ساطع شدن امواج الکترومغناطیسی از کلیه مولکولهای آلی و سلولهای بدن، ثبت هرگونه امواج و نواسانات غیر عادی از کلیه بافتها و اندامهای بدن میسر بوده و لذا ردیابی این نوسانات و در نهایت رسیدن به تغییرات پاتوفیزیولوژیکی اختصاصی و بیماری مرتبط با آن با دقت بالائی از طریق این شاخه علم میسر خواهد بود.

نتیجه‌گیری

بیورزونانس در حوزه های بالینی -بیورزونانس- بیورزونانس در حوزه های بالینی,علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن,تاریخچه طب بیورزونانس,شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

در نهایت چنین می توان گفت که بیورزونانس قصد ندارد جایگزین طب سنتی شود، اما در بسیاری از موارد حتی در مواردی که داروهای موثری وجود ندارد، کمک قابل توجهی می کند. مهم است که این واقعیت را برجسته کنیم که حتی بیمارانی که بهبودی کامل نشان ندادند، دارو را قطع کردند. در واقع، هدف از استفاده از روش بیورزونانس این بوده و هست که در کنار روشهای درمانی معمول و موثر، به عنوان درمانی مکمل در نظر گرفته شود تا میزان اثربخشی رویکرد درمانی را افزایش داده مدت ریکاوری درمانی را کاهش دهد و در نهایت با کاهش دوز موثر داروهای اصلی، از بروز عوارض جانبی ناشی از این داروها به نحو قابل توجهی بکاهد.

این فرصتی است برای استفاده از داده ها برای تحقیقات بیشتر در آینده با چشم انداز استفاده بهتر از این روش در درمان انواع بیماریهای انسانی. بیورزونانس روشی است که می تواند هم در شناسایی و هم در پیشگیری و بازیابی وضعیت سلامت از طریق شناسایی علل زمینه ای یک بیماری کمک کند. هدف از درمان بیورزونانس، بازیابی جریان انرژی بدن، حذف شرایط پاتولوژیک و افزایش سلامتی برای بازگرداندن سیستم خوددرمانی بدن و درمان شرایط پاتولوژیک ایجاد کننده بیماری است.

بیورزونانس نه نوشدارو است، نه معجزه می کند و نه قرار است جایگزین طب سنتی و درمانهای معمول شود. با این حال، بیورزونانس به عنوان یک رویکرد جدید، اهمیت زیادی دارد، که در زمان های آینده می تواند یک روش تشخیصی و درمانی جدید برای پیشگیری و مقابله با علل پنهانی باشد که می تواند باعث بیماری شود.

بیورزونانس پیشرفت جدیدی در زمینه پزشکی است که نیاز به تشخیص زودهنگام اختلالات و اختلالات ارگانیسمی را که به طور بالقوه می توانند به بیماری تبدیل شوند را پوشش می دهد. لذا به آن به عنوان علم طب آینده باید نگریست و هرچه بیشتر در شناخت پهنای کاربردهای آن افزود.

جمع بندی از میزان پاسخ درمانی به بیورزونانس به تفکیک ارگان درگیر بر اساس مطالعات قبلی انجام شده
بیورزونانس در حوزه های بالینی​

منابع بیورزونانس در حوزه های بالینی​

بیورزونانس در حوزه های بالینی -بیورزونانس- بیورزونانس در حوزه های بالینی,علم بیورزونانس و کاربردهای طبی آن,تاریخچه طب بیورزونانس,شواهد بالینی در خصوص اثربخشی درمانی بیورزونانس

[1]

Prasad A, Rossi C, Lamponi S, Pospíšil P, Foletti A. New perspective in cell communication: Potential role of ultra-weak photon emission. J Photochem Photobiol B 2014; 139: 47-53. [http://dx.doi.org/10.1016/j.jphotobiol.2014.03.004] [PMID: 24703 082]

[2]

Alberto F, Mario L, Sara P, Settimio G, Antonella L. Electromagnetic information delivery as a new tool in translational medicine. Int J Clin Exp Med 2014; 7(9): 2550-6. [PMID: 25356108]

[3]

Krouham AO, Martínez MC, Chiver RM. Magnetism in medicine: ONDAMED. A new diagnostic and therapeutic modality. Anales Medicos 2011; 56(2): 91-8.

[4]

Kemppainen LM, Kemppainen TT, Reippainen JA, Salmenniemi ST, Vuolanto PH. Use of complementary and alternative medicine in Europe: Health-related and sociodemographic determinants. Scand J Public Health 2018; 46(4): 448-55. [http://dx.doi.org/10.1177/1403494817733869] [PMID: 28975853]

[5]

Wolański L, Stanisławek A, Kachaniuk H. Knowledge of the term and methods of alternative medicine in the example of the patients of one bioresonance practice. Pol Merkuriusz Lek 2007; 23(138): 430-4. [PMID: 18432126]

[6]

Norman RL, Dunning-Davies J, Heredia-Rojas JA, Foletti A. Quantum information medicine: The future direction of medical science: Antimicrobial and other potential nontoxic treatments. World J Neurosci 2016; 6(3): 193-207. [http://dx.doi.org/10.4236/wjns.2016.63024]

[7]

Capra F. Wendezeit, Bausteine fur ein neus Weltbild. Bern: Scherz 1983.

[8]

Angrish MM, Allard P, McCullough SD, et al. Epigenetic Applications in Adverse Outcome Pathways and Environmental Risk Evaluation. Environ Health Perspect 2018; 126(4)045001 [http://dx.doi.org/10.1289/EHP2322] [PMID: 29669403]

[9]

Montagnier L, Aïssa J, Ferris S, Montagnier JL, Lavallée C. Electromagnetic signals are produced by aqueous nanostructures derived from bacterial DNA sequences. Interdiscip Sci 2009; 1(2): 81-90. [http://dx.doi.org/10.1007/s12539-009-0036-7] [PMID: 20640822]

[10]

Mehdipour P, Ed. Ebrahim i M, Sharifov S, Salili M, Chernosova L. An Introduction to Impact of Bio-Resonance Technology in Genetics and Epigenetics.Epigenetics Territory and Cancer. Dordrecht: Springer 2015.

[11]

Begher FJ. Elektroakupunktur nach Voll und Allergie ML-Verlag. Uelzen 1989.

[12]

Gurwitsch A. The mitogenetic radiation. Spinger-Verlag Berlin 1932.

[13]

Bassett CA, Bassett L. Beneficial effects of electromagnetic fields. J Cell Biochem 1993; 51(4): 387-93. [http://dx.doi.org/10.1002/jcb.2400510402] [PMID: 8496242]

[14]

Markov MS. Expanding use of pulsed electromagnetic field therapies. Electromagn Biol Med 2007; 26(3): 257-74. [http://dx.doi.org/10.1080/15368370701580806] [PMID: 17886012]

[15]

Pihtili A, Galle M, Cuhadaroglu C, et al. Evidence for the efficacy of a bioresonance method in smoking cessation: A pilot study. Forsch Komplement Med 2014; 21(4): 239-45. [http://dx.doi.org/10.1159/000365742] [PMID: 25231565]

[16]

Galle M. Bioresonance therapy with children suffering from allergies. Eur J Integr Med 2009; 1(4): 234-5. [http://dx.doi.org/10.1016/j.eujim.2009.08.023]

[17]

Schumacher P. Results of biophysical allergy therapy.Biophysical therapy of allergies. Thieme 2005; pp. 102-9.

[18]

Schumacher P. Biophysical hayfever therapy results in: Biophysical therapy of allergies. Thieme 2005; pp. 123-7.

[19]

Hennecke J. Energetic allergy therapy – possibilities and ex-periences with bicom bioresonance therapy. Med J Naturopathy 1994; 35: 427-32.

[20]

Islamov BI, Balabanova RM, Funtikov VA, Gotovskii YV, Meizerov EE. Effect of bioresonance therapy on antioxidant system in lymphocytes in patients with rheumatoid arthritis. Bull Exp Biol Med 2002; 134(3): 248-50. [http://dx.doi.org/10.1023/A:1021599216581] [PMID: 12511993]

[21]

Walker S, Khan-Wasti S, Fletcher M, Cullinan P, Harris J, Sheikh A. Seasonal allergic rhinitis is associated with a detrimental effect on examination performance in United Kingdom teenagers: Case-control study. J Allergy Clin Immunol 2007; 120(2): 381-7. [http://dx.doi.org/10.1016/j.jaci.2007.03.034] [PMID: 17560637]

[22]

Häfeli U. The History of Magnetism in Medicine.Magnetism in Medicine. 2nd ed. Weinheim, Germany: Wiley–VCH Verlag GmbH 2007; pp. 3-25. l

[23]

Gramowski-Voß A, Schwertle H, Pielka A, Schultz L, Steder A, Jügelt K. Enhancement of Cortical Network Activity in vitro and Promotion of GABAergic Neurogenesis by Stimulation with an Electromagnetic Field with a 150 MHz Carrier Wave Pulsed with an Alternating 10 and 16 Hz Modulation Frontiers in Neurology 2015; 14: 6-158.

[24]

Herrmana E, Galle M. Retrospective surgery study of the therapeutic effectiveness of MORA bioresonance therapy with conventional therapy resistant patients suffering from allergies, pain and infection diseases. Eur J Integr Med 2011; 3(3): 237-46. [http://dx.doi.org/10.1016/j.eujim.2011.05.051]

[25]

Giannazz E. Catania University: Diagnosi Allergologiche con Tecnologie Biofisiche, Catania Medica 9-11.2012;

[26]

Karakos P, Lialiaris T. Investigation of the effect of biosynthesis on the human body by methods of Data Analysis Data Analysis Bulletin (Greek Society of Data Analysis) (Issue 18): (under publication)

[27]

Downie SR, Andersson M, Rimmer J, et al. Symptoms of persistent allergic rhinitis during a full calendar year in house dust mite-sensitive subjects. Allergy 2004; 59(4): 406-14. [http://dx.doi.org/10.1111/j.1398-9995.2003.00420.x] [PMID: 15005 764]

[28]

Rafferty AP, McGee HB, Miller CE, Reyes M. Prevalence of complementary and alternative medicine use: State-specific estimates from the 2001 Behavioral Risk Factor Surveillance System. Am J Public Health 2002; 92(10): 1598-600. [http://dx.doi.org/10.2105/AJPH.92.10.1598] [PMID: 12356602]

[29]

Skovgaard L, Nicolajsen PH, Pedersen E, et al. Differences between users and non-users of complementary and alternative medicine among people with multiple sclerosis in Denmark: A comparison of descriptive characteristics. Scand J Public Health 2013; 41(5): 492-9. [http://dx.doi.org/10.1177/1403494813481646] [PMID: 23548494]

[30]

Garland SN, Valentine D, Desai K, et al. Complementary and alternative medicine use and benefit finding among cancer patients. J Altern Complement Med 2013; 19(11): 876-81. [http://dx.doi.org/10.1089/acm.2012.0964] [PMID: 23777242]

[31]

Barnes PM, Powell-Griner E, McFann K, Nahin RL. Complementary and alternative medicine use among adults: United States, 2002. Adv Data 2004; 343(343): 1-19. [http://dx.doi.org/10.1016/j.sigm.2004.07.003] [PMID: 15188733]