فهرست مطالب
سیگنالهای بیوالکترومغناطیسی در طبیعت
سیگنالهایی که توسط قلب ساطع میشوند، شدیدترین سیگنالهای بیومغناطیسی هستند که خود به خودی بوده و توسط یک موجود زنده تولید میشوند این سیگنالها توسط الکتروکاردیوگرام قابل اندازهگیری است. سیگنالهای بیومغناطیسی فعالیتهای عصبی مغز در سیستم عصبی مرکزی از طریق الکتروانسفالوگرام و سیگنالهای فعالیت موتورهای دستگاههای عضلانی از طریق الکترومیوگرام قابل اندازه گیری میباشد. این سیگنال ها به واسطه علم الگوی پزشکی مدرن پذیرفته شده اند اما به غیر از این سیگنال ها تک تک سلولهای بدن ما نیز میدانهای الکترومغناطیس با فرکانسهای مختلف ایجاد میکنند. تمام مولکولها و سلولها حتی در گیاهان و جانوران به خودی خود دارای ارتعاش طبیعی هستند. سلولها و اندامها به دلیل وجود بارها و یونهای متحرک، وجود دو قطبی هایی چون میکروتوبول ها و سایر دو قطبی های مولکولی، پتانسیل الکتریکی سلول ها و در نهایت در سطح کوانتومی به دلیل وجود اندازه حرکت زاویه ای الکترونها پیوسته از خود امواج الکترومغناطیس ساطع می کنند [1-4].
هر یک از اعضا و اندامهای داخلی بدن نیز دارای ارتعاش مشخصی هستند. همینطور میکروبها، ویروسها و باکتریها نیز امواج الکترومغناطیس از خود ساطع میکند. این فرکانسها مشخصه سلولها می باشد و مانند اثر انگشتی ویژگی های ارتعاشی بافت ها و سلول ها با هم متمایز است. هر چه میزان ساختار بافت بالاتر باشد، فرکانس تشدید آن بالاتر است. به عنوان مثال، بافت استخوان دارای فرکانس 1.8 هرتز و قشر مغز فرکانسی معادل 8.2 هرتز دارد [5, 6].
همه ترکیبات از اتمها ساخته شدهاند و اتمها خود از پروتونها، الکترونها و نوترونها به وجود آمدند. این اجزا ویژگیهای یکسانی از خود بروز میدهند و دارای اسپینهای در حال چرخش هستند. مثل یک سیاره که میزانی انرژی به شکل امواج الکترومغناطیس به اطراف ساطع میکند، ذرات ماده بر اساس دما و سایر پارامترهای محیطی امواجی با فرکانسهای متفاوتی به محیط منتقل میکنند و در واقع به واسطه این امواج الکترومغناطیس با سایر اجزای هستی ارتباط برقرار میکنند. محققان بر این باورند که این امواج الکترومغناطیس نوعی حاملین اطلاعاتی هستند. در نتیجه هر باکتری، ویروس، مولکول، پروتئین و سایر اجزای تشکیل دهند اندامها و بافتها دارای فرکانس طبیعی مختص خود هستند و با ارسال این امواج با سایر اجزای سلول تعامل برقرار میکنند [5, 7-9].
توسعه، نگهداری و تکثیر یک سیستم بیولوژیکی تا حد زیادی مبتنی بر ارتباطات درون سلولی و بین سلولی آن است. این ارتباط به یک سلول منفرد اجازه میدهد تا با سیستمهای سلولی همسایه و همچنین با محیط خود تعامل داشته باشد. در شرایط وجود پاتولوژی و عوامل بیماری زا این فرکانس مشخصه سلولی دچار تغییر خواهد شد و شناسایی و تصحیح این انحرافات از حالت نرمال اساس کار دستگاه بیورزونانس است [10, 11].
نحوه تشخیص توسط دستگاه بیورزونانس
زمانی که دو موج با فرکانس مشابه، در مجاورت هم قرار میگیرند، پدیده تشدید یا رزونانس اتفاق میافتد و در نتیجه دامنه موج حاصل افزایش مییابد. با افزایش دامنه موج حاصل این امواج قابل شناسایی خواهد بود [12, 13].
یک قرن پیش یک پزشک برای تشخیص صحیح نیاز به تجربه هزاران سال مشاهده پزشکی داشت. امروزه این امر مستلزم تحقیقات و تحلیل های متعدد و پرهزینه است.
امروزه برای تشخیص و درمان بیماریها، به لطف محققان از بیورزونانس که روشی غیر تهاجمی و سریع و جامع می باشد استفاده میشود. دستگاههای ویژه بیورزونانس تراپی از ارسال فرکانسهای خاص به بدن بیمار برای تشخیص و درمان استفاده میکند. این فرکانسها از جنس فرکانسهای بیوالکترومغناطیس بدن انسان بوده و دامنه آنها بسیار ضعیف اما فرکانس آنها فوقالعاده دقیق میباشد [14].
ارتعاشات الکترومغناطیسی با فرکانس بسیار پایین می تواند اطلاعات را در مغز انسان با دور زدن حواس معمول منتقل کند [15-17].
اما در پس این انتقال اطلاعات در سطح کوانتومی چه می گذرد؟
امروزه دستگاههای بیورزونانس بر اساس فرضیه “منطق انتروپی کوانتومی ” عمل میکنند. برخلاف مفاهیم سنتی مکانیک کوانتومی، که مستقیماً با خواص فیزیکی اجسام سروکار دارد، منطق آنتروپی کوانتومی از مفهوم اساسی تر و اولیه تری یعنی “وضعیت آنتروپی سیستم” سرچشمه می گیرد. از این منظر، تمام کمیت های فیزیکی که یک سیستم را تعریف می کنند، تنها تظاهرات ثانویه پتانسیل آنتروپی هستند [18].
دستاوردهای اصلی نظریه منطق آنتروپی کوانتومی نه تنها بر شناخت یک جهان میکرو، بلکه با رویکردی جدید به توصیف واقعیتهای فیزیکی جهان ماکرو می پردازد. برخلاف مفاهیم سنتی مکانیک کوانتومی، که مستقیماً با خواص فیزیکی اجسام سروکار دارد، منطق آنتروپی کوانتومی از مفهوم اساسی تر و اولیه تری یعنی “وضعیت آنتروپی سیستم” سرچشمه می گیرد. از این منظر، تمام کمیت های فیزیکی که یک سیستم را تعریف می کنند، تنها تظاهرات ثانویه پتانسیل آنتروپی هستند. این اصل هم در سیستم های بزرگ حاکم است و هم در سیستم های کوچک و میکرو. نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین میدان های گرانشی را با تغییرات فضا-زمان چهار بعدی مرتبط می کند. پروفسور ون هوون بر اساس اصل همگرایی گرانش و آنتروپی، میدان آنتروپی کوانتومی را به شکل یک مدل ریاضی مطرح کرد. این مدل ریاضی آنتروپی را به شکل یک شبه میدان ایجاد شده می بیبیند که توسط تغییر شکل فضا-زمان به وجود می آید [19].
جریان اطلاعات در بدن و شناسایی میزان انتروپی تولید شده در یک سلول بخشی از بحث ها و مطالعات دهه های اخیر بوده است. سیستم زنده از جمله بدن انسان به عنوان سیستم ترمودینامیک باز و غیرتعادلی در نظر گرفته می شود. در سیستمهای بیولوژیکی غیرتعادلی تفاوت در متغیرهای ترمودینامیکی منجر به جریان ماده، انرژی و اطلاعات در سیستم میشود. آنتروپی اغلب به عنوان معیاری از تصادفی بودن یک سیستم تعریف می شود. بر اساس تئوری اطلاعات، آنتروپی معیاری از دست دادن اطلاعات یک سیگنال یا پیام ارسال شده است. به عبارت دیگر، آنتروپی معیاری برای «تصادفی» یا «بی نظمی» است. قانون دوم ترمودینامیک بیان می کند که “مقدار انرژی موجود برای کار مفید در یک سیستم معین در حال کاهش است و آنتروپی همیشه در حال افزایش است” در نتیجه با افزایش آنتروپی یک سیستم میزان اطلاعات درون یک سیستم بیولوژیکی کاهش یافته و میزان پیچیدگی ساختار آن کاهش می یابد. موجودات زنده ساختارهای پیچیدهای دارند و بنابراین آنتروپی پایینی دارند. آنتروپی یک سیستم ایزوله افزایش می یابد تا زمانی که به حداکثر می رسد، در این مرحله، سیستم به حالت تعادل ترمودینامیکی رسیده است. در نتیجه می توان انتروپی یک سیستم را نمادی از میزان اطلاعات آن سیستم دانست. در ادامه در مورد مفهوم اطلاعات در علم مدرن و ارتباط آن با انتروپی صحبت می کنیم [20].
نظریه اطلاعات توسط شانون مطرح شد او میزان اطلاعات را کمی کرد و از انتروپی برای بیان میزان اطلاعات استفاده کرد. فیزیکدان فرانسوی بریلوین متوجه شد که فرمول شانون برای محاسبه مقدار اطلاعات از نظر ساختار مشابه فرمول ارائه شده توسط بولتزمن است که برای محاسبه مقدار آنتروپی استفاده می شود. او به این نتیجه رسید که اندازهگیری مقدار اطلاعات مربوط به یک شی خاص، ممکن است به پیچیدگی ساختار داخلی آن مرتبط باشد. بریلوین مقدار زیر را به عنوان معیار جهانی مقدار اطلاعات در نظر گرفت [21, 22].
I=K. ln p
به طوری که p میزان پیچیدگی ساختار است و I میزان اطلاعات یک سیستم می باشد و k یک ثابت است که به نوع سیستم واحد اندازهگیری بستگی دارد. این فرمول شبیه فرمول بولتزمن برای محاسبه مقدار آنتروپی است.
S= k. ln w
که در آن S آنتروپی، k ثابت بولتزمن و wاحتمال ترمودینامیکی است. از اینرو وقتی اطلاعات را از دست میرود، آنتروپی یک سیستم افزایش مییابد یا به عبارت دیگر سطح سازماندهی ساختاری داخلی سیستم در حال کاهش است. در نتیجه
S + I=constant
نظریه منطق آنتروپی کوانتومی اولین نظریه ای است که تعامل جرم، انرژی و اطلاعات را توصیف می کند. همه سلول ها و سیستم های بیولوژیکی برای عملکرد فیزیولوژیکی مشترک و یکپارچه نیاز به سیگنال و اطلاعات بیولوژیکی دارند. اطلاعات بیولوژیکی و سیگنال دهی می تواند به بازسازی و اصلاح وضعیت فیزیولوژیکی ارگانیسم منجر شود. اطلاعات برای حفظ سازمان بدن و هماهنگی عملکردهای آن مورد نیاز است. اثبات شده است که اطلاعات بیولوژیکی برای عملکرد طبیعی بدن تنها در پایگاه داده ژنومی وجود ندارد. در بدن انسان، اطلاعات سطوح مختلف و انواع گوناگونی دارد. منبع اطلاعات زیستی ممکن است بیوشیمیایی (اطلاعات DNA، ایمونولوژیک) و اطلاعات زیستی-فیزیکی (برهم کنش های آنتروپی کوانتومی) باشد [23].
ون هوون در نظریه منطق انتروپی کوانتومی اطلاعات را به عنوان مقوله مادی می پندارد که منعکس کننده سطح سازمان دهی ساختاری درونی جسم است و با ویژگی های اساسی جسم مانند انرژی و جرم در ارتباط است. باید توجه داشته باشیم که اطلاعات یک کمیت عینی است که به این بستگی ندارد که ما در مورد این اطلاعات چه تفکری داریم، آن را اندازه می گیریم یا نه و چگونه آن را اندازه گیری می کنیم. بلکه یک سیستم به هر حال حاوی مقدار معینی از اطلاعات خواهد بود، درست مانند این که هر شیء در جهان مادی جرم معینی دارد. در واقع چیزی که این نظریه را متمایز می کند این است که انتروپی و یا اطلاعات جوهره و ماهیت اولیه هر سیستمی را تشکیل میدهند. نظریه منطق انتروپی کوانتومی اطلاعات و آنتروپی را متمایز نمی داند، بلکه آنها را با انرژی مرتبط می کند [24-26].
در سال 1923 دوک لویی دو بروگلی فرض کرد که خواص موج نه تنها برای نور بلکه برای ماده نیز قابل تعمیم دادن است. استدلال او این بود که معادله انیشتین (E = mc2) جرم را با انرژی مرتبط میکند. از سوی دیگر اینشتین و پلانک انرژی و فرکانس موج را به هم مرتبط کردند. با ترکیب این دو اصل می توان نتیجه گرفت که جرم نیز باید تجسمی موجی داشته باشد. نظریه منطق آنتروپی کوانتومی نتیجه گیری های دو بروگل را به تمام ترکیبات مادی، از جمله اطلاعات، تعمیم میدهد. این نظریه نشان میدهد که تمام مواد از خود ویژگی های موجی نشان میدهند. نظریه منطق آنتروپی کوانتومی فرمولی برای تابش امواج اطلاعاتی ارائه کرد. طبق این فرمول اطلاعات یک سیستم از طریق ثابت پلانک با انرژی یک سیستم مرتبط میشود [27].
طبق این فرمول انرژی هر سیستم مادی با سطح پیچیدگی آن و به عبارت دیگر با سطح سازماندهی ساختاری آن ارتباط دارد. سطح پیچیدگی (سازمان ساختاری) مانند جرم و انرژی این سیستم یک کیفیت ضروری برای سیستم مادی است. اطلاعات حتی از جرم هم ویژگی فراگیرتری محسوب می شود، زیرا تعدادی از ذرات بنیادی مانند فوتون و گلوئونها اصلاً جرم ندارند. اما تمام اجسام مادی، بدون استثنا، ساختار کما بیش پیچیده ای دارند، به همین دلیل است که ما نباید در مورد دوگانگی موج-ذره صحبت کنیم، بلکه در توصیف جهان مادی با نوعی سه گانگی رو به رو هستیم که اطلاعات نیز به همراه با جرم و انرژی در معادله گنجانده می شود. نهایتا فرض بر این شد که اطلاعات، مانند انرژی، با معادلات کوانتومی توصیف می شود. که نشان دهنده این است که یک میدان فیزیکی از اطلاعات وجود دارد و ذرات فیزیکی قادر به حمل این اطلاعات هستند [28].
مفروضات نظریه منطق آنتروپی کوانتومی
1. هر شیء فیزیکی با ماهیت بیولوژیکی یا غیر زیستی، هنگامی که اطلاعات از محیط جذب می کند، سطح ساختاری خود را افزایش می دهد و در عین حال پیچیده تر و پایدارتر می شود.
2. هر شیء فیزیکی با ماهیت بیولوژیکی یا غیر زیستی، زمانی که اطلاعات از دست می دهد، سطح ساختاری خود را کاهش می دهد، در نتیجه ثبات کمتری پیدا می کند و بیشتر بی نظم می شود. از نقطه نظر زیستی از دست دادن سازمان ساختاری (اطلاعات) به معنای بدتر شدن رفتار سازگارانه، ایجاد بیماری ها و در نهایت مرگ یک موجود زنده است.
3. همیشه نویز اطلاعاتی در اطراف هر شی تخریب شونده ای که اطلاعات از دست می دهد وجود دارد. از آنجایی که انتقال اطلاعات در سیستم بیولوژیکی با اصل فرکانس انجام می شود، سیگنال های بدن به عنوان نویز در نظر گرفته می شود که منبع اطلاعات مهمی هستند. هر چه تخریب سیستم بیولوژیکی شدیدتر باشد، سطح اطلاعات اطراف آن سیستم بالاتر می رود و فرآیند آسیب شناسی حادتری را می توان ثبت کرد.
پروفسور ولادیمیر نستروف، رئیس موسسه روان فیزیک عملی با همکاری موسسه بین المللی فیزیک نظری و کاربردی ایالات متحده آمریکا یک سری مطالعات علمی را به پایان رسانده است که ثابت می کند تعاملات اطلاعاتی در ارگانیسم های بیولوژیکی به وسیله میدانهای فیزیکی خاصی که میدان های پیچشی نامیده می شوند انجام می شود. فیزیک مدرن با این چهار سطح ماده سروکار دارد: جامدات، مایعات، گازها و ذرات بنیادی یونیزه شده (پلاسما). مطالعات مدرن نشان می دهد که سطح دیگری از واقعیت وجود دارد، که میدان های پیچشی هستند [29-31].
از آنجایی که میدان الکترومغناطیسی توسط بار الکتریکی و میدان گرانشی به دلیل جرم ذرات ایجاد میشود، چرخش، اسپین و یا اندازه حرکت زاویه ای یک جسم باعث ایجاد میدان پیچشی میشود. میدان های پیچشی دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. آنها اطلاعات را بدون انتقال انرژی منتقل می کنند و فوراً به هر فاصله ای پخش می شوند و توسط محیط های شناخته شده محصور نمی شوند. علاوه بر این، آنها یک ویژگی شگفتانگیز دیگر نیز دارند. این میدان ها خود سازماندهی را در موجودات زنده ترویج میکنند. میدانهای الکترومغناطیسی همیشه حاوی یک مولفه پیچشی هستند.
درک نادرست از این شرایط اغلب منجر به این میشود که بسیاری از پدیدههای ناشی از میدانهای پیچشی، اشتباها به پدیدههای الکترومغناطیسی نسبت داده میشوند. بر اساس نظریه میدان پیچشی، برهمکنش اسپین-اسپین می تواند توسط امواج الکترومغناطیسی منتقل شود، با این تفاوت که میدان پیچشی انرژی و جرم ندارد، بلکه فقط حامل اطلاعات است. ذراتی مانند فوتون ها که انرژی دارند، اما جرم ندارند نیز دارای فعل و انفعالات انرژی دارند. اما همه ذرات بنیادی، صرف نظر از داشتن جرم یا انرژی، یک پارامتر مکانیک کوانتومی مشترک دارند، یعنی اسپین. اسپین ناشی از اندازه حرکت زاویه ای ذاتی ذرات است که می تواند چپ گرد یا راست گرد باشد. تعامل اطلاعاتی هم در طبیعت جاندار و هم در طبیعت بی جان، ناشی از تعاملات اسپین های ذرات بنیادی است [32, 33].
هر ذره بنیادی دارای اسپین است، بنابراین اطلاعات یا میدان پیچشی همیشه جزئی از هر میدان فیزیکی است. همانطور که قبلاً گفته شد ذرات بنیادی دارای دو مقدار اسپین هستند.
بنابراین میدانهای پیچشی به دو نوع تقسیم میشوند:
میدان پیچشی راستگرد (اطلاعاتی) و میدان پیچشی چپگرد (آنتروپیک). نفوذ میدان پیچشی راست گرد به هر جسم فیزیکی، از جمله شی بیولوژیکی، به دلیل اشباع اطلاعات، سطح سازماندهی ساختاری آن را بهبود می بخشد. اثر میدان پیچشی چپگرد (آنتروپیک) منجر به تخریب کردن سازماندهی ساختاری جسم مادی می شود که به دلیل از دست دادن اطلاعات رخ می دهد. بنابراین میدان پیچشی قطبی شده راستگرد سطح سازماندهی اجسام مادی را افزایش داده و بالعکس میدان پیچشی قطبی شده چپگرد نوعی تخریب کننده اجسام مادی است[34].
از آنجایی که ما قادر نیستیم میدانهای پیچشی را مستقیماً ثبت کنیم، می توان تأثیر میدانهای پیچشی بر یک سیستم بیولوژیکی را با نشانه های غیرمستقیم ارزیابی کنیم. همان طور که گفته شد میدان پیچشی یکی از مولفه های میدان مغناطیسی است [35-39].
پس اگر سطح نویز یا اطلاعات اطراف جسم بیولوژیکی را به طور غیر مستقیم از طریق میدان های الکترومغناطیسی اندازه گیری کنیم، می توانیم میزان سرعت تخریب را در این جسم ارزیابی کنیم. دستگاه با ارسال فرکانس یکسان با فرکانس بافت مد نظر با آن رزونانس بر قرار کرده و سطح نویز و یا اطلاعات موجود در ارتعاشات سلولی را دریافت میکند. این نوسانات در حافظه کامپیوتر ذخیره می شوند و بر روی صفحه نمایش به صورت نمودارهایی نمایش داده میشوند که شرایط تبادل اطلاعات بین یک اندام (بافت) و محیط را نشان می دهد [40].
در کتابخانه دستگاه هر شرایط پاتولوژیک دارای نمودار مشخصه آن شرایط پاتولوژی است. حافظه کامپیوتر تعداد زیادی از فرآیندهای پاتولوژیک را با توجه به شرایط دریافت شده (بافت سالم، بافت پاتولوژیک، عوامل عفونت) ذخیره کرده است و نزدیک ترین فرآیند پاتولوژیک یا میزان درصد تمایل به ایجاد آن این شرایط را تخمین می زند. در واقع با استفاده از تجزیه و تحلیل سیگنال ورودی به شکل نمودارهایی که توسط دستگاه ترسیم میشود، می توان تعیین کرد که شرایط تحت بررسی به کدام یک از فرآیندهای مرجع نزدیکتر است و میزان شباهت طیفی بین فرآیند مرجع و نمودار ترسیم شده برای بیمار را بررسی کرد.
دستگاه بیورزونانس بر اساس این تحلیل و مقایسه با شرایط نرمال میتواند فرکانس نادرست بافت بیمار را اصلاح کرده، انسدادهای انرژی سیستم عصبی ناشی از استرس را از بین ببرد و کانالهایی برای جریان طبیعی انرژی ایجاد کند و به بدن اجازه دهد تا به وضعیت طبیعی سلامت خود باز گردد. در این روش تنها علائم بیماری از بین نمیرود بلکه فرکانس درمانی مستقیماً از طریق الکترودها و هدستها منتقل میشود و بدن را به خوددرمانی و دفع سموم تشویق میشود [41].
منابع مبانی بیوفیزیک در بیورزونانس
1
Cifra, M., J.Z. Fields, and A. Farhadi, Electromagnetic cellular interactions. Progress in biophysics and molecular biology, 2011. 105(3): p. 223-246.
2
Goodman, R. and M. Blank, Insights into electromagnetic interaction mechanisms. Journal of Cellular Physiology, 2002. 192(1): p. 16-22.
3
Widom, A., Y. Srivastava, and V. Valenzi, The biophysical basis of water memory. International Journal of Quantum Chemistry (Wiley and Sons), Published on line May, 2009. 19.
4
Pham, V.T., et al., The effect of a high frequency electromagnetic field in the microwave range on red blood cells. Scientific reports, 2017. 7(1): p. 1-10.
5
Rossi, C., et al. New perspectives in cell communication: Bioelectromagnetic interactions. in Seminars in Cancer biology. 2011. Elsevier.
6
Goodman, E.M., B. Greenebaum, and M.T. Marron, Effects of electromagnetic fields on molecules and cells. International review of cytology, 1995. 158: p. 279-338.
7
Rivera-Dugenio, J., The Language of Our DNA–Scalar Energy.
8
Schorr, S., Bioresonance and phytotherapeutic hydrosols in healing. Bioponic Phytoceuticals, 2004. 20.
9
Romanenko, S., et al., The interaction between electromagnetic fields at megahertz, gigahertz and terahertz frequencies with cells, tissues and organisms: risks and potential. Journal of The Royal Society Interface, 2017. 14(137): p. 20170585.
10
Meyl, K., DNA and cell resonance: magnetic waves enable cell communication. DNA & Cell Biology, 2012. 31(4).
11
Venger, L., Fall of Parity in Weak Interactions in the Light of New Physical Theories.
12
Foletti, A., et al., Bioelectromagnetic medicine: The role of resonance signaling. Electromagnetic Biology and Medicine, 2013. 32(4): p. 484-499.
13
Brizhik, L., B. Zavan, and E. Fermi, The working principle of magnetic resonance therapy. arXiv preprint arXiv:1509.04475, 2015.
14
Rein, G., Bioinformation within the biofield: beyond bioelectromagnetics. The Journal of Alternative & Complementary Medicine, 2004. 10(1): p. 59-68.
15
Tarlacı, S., A historical view of the relation between quantum mechanics and the brain: a NeuroQuantologic perspective. NeuroQuantology, 2010. 8(2).
16
Meijer, D.K. and S. Raggett, Quantum physics in consciousness studies. The Quantum Mind Extended, 2014.
17
Joshi, V., A quantum mechanical approach to study consciousness and healing. International Journal of Research in Science & Technology, 2016. 2: p. 3.
18
Solano-Carrillo, E., Quantum theory of entropy production. 2018: Columbia University.
19
Shipov, G., Unification of interactions in the theory of physical vacuum. Preprint, 1996. 3.
20
Widom, A., Y. Srivastava, and V. Valenzi, The biophysical basis of Benveniste experiments: Entropy, structure, and information in water. International Journal of Quantum Chemistry, 2010. 110(1): p. 252-256.
21
Nesterov, V., NONLINEAR (NLS) DIAGNOSTIC SYSTEMS (basic physics and principles of equipment).
22
IPP, P.P., Topical problems of NLS-diagnosis (theoretical and clinical).
23
Cheon, H., et al., Terahertz molecular resonance of cancer DNA. Scientific Reports, 2016. 6(1): p. 37103.
24
Nesterov, V., Main tendencies of non-linear technology development. Acta Medica Medianae, 2013. 52(2).
25
Nesterov, V., Information in the Structure of the Universe. Advances in Natural Science, 2011. 4(2): p. 1-6.
26
Nesterov, S.P., PHYSICAL BASICS OF INFORMATIONAL INTERACTION.
27
Boos, J., Effects of non-locality in gravity and quantum theory. 2021: Springer Nature.
28
Doronin, S. and V. Nesterov, Quantum entropic logic theory and quantum computer.
29
Yurth, D., Torsion field mechanics: verification of non-local field effects in human biology. Journal of New Energy, 2000. 5: p. 64-75.
30
Rapoport, D., Torsion fields, Brownian motions, Quantum and Hadronic Mechanics. Hadron Models and Related New Energy Issues, 2007.
31
Hammond, R.T., Electromagnetic spin creates torsion. International Journal of Modern Physics D, 2018. 27(14): p. 1847005.
32
Krinker, M., K. Shahrabi, and A. Goykadosh. Universality of spin-angular momentum of media as a carrier of information. in 2016 IEEE Long Island Systems, Applications and Technology Conference (LISAT). 2016. IEEE.
33
Hu, H. and M. Wu, Spin as primordial self-referential process driving quantum mechanics, spacetime dynamics and consciousness. NeuroQuantology, 2004. 2(1): p. 41-49.
34
Hrkac, G., et al., Magnetic vortex oscillators. Journal of Physics D: Applied Physics, 2015. 48(45): p. 453001.
35
Peng, G. Attempts to detect the torsion field nature of scalar wave generated by dual Tesla coil system. in Torsion fields and information interactions. 2016.
36
Pandarakalam, J.P., Interactions of Quantum Bioenergy Fields. NeuroQuantology, 2020. 18(2): p. 157-173.
37
Meyl, K., About vortex physics and vortex losses. Journal of Vortex Science and Technology, 2012. 1: p. 1-10.
38
Gao, P., Detection of Torsion Field Based on Measuring the Dark Current of Silicon Photodiode.
39
Bulnes, F., et al., Detector of Torsion as Field Observable and Applications. American Journal of Electrical and Electronic Engineering, 2020. 8(4): p. 108-115.
40
41
Gurvich, A., Bioelectromagnetic Healing, its History and a Rationale for its Use.